کارگزاران اقتصادی در طول زمان دارای یک جریان درآمدی و یک جریان هزینهای هستند که لزوماً بر هم منطبق نبوده و شکافی بین جریان درآمدی و هزینهای وجود دارد و لازم است که طی فرآیندی این شکاف پر شود. به اینچنین فرآیندی که به دنبال ایجاد، جمعآوری و افزایش منابع مالی یا سرمایهای برای هر نوع مخارجی است، تأمین مالی میگویند.
بهعبارتدیگر مصرفکنندهها، بنگاههای تولیدی و تجاری و دولتها اغلب منابع مالی در دسترس برای رسیدن به اهداف، پرداخت بدهی یا معاملات دیگر را ندارند و باید از طرق مختلف، پولی را که آنها برای عملیات خود نیاز دارند به دست آورند، فرآیندی که عاملان اقتصادی این میزان منابع مالی را به دست میآورند و انتخاب روش آن را تأمین مالی میگویند.
انواع روشهای تأمین مالی داخلی:
روشهای تأمین مالی داخلی در دو گروه تأمین مالی کوتاهمدت و بلندمدت موردمطالعه قرار میگیرد. تأمین مالی کوتاهمدت برای پشتیبانی سرمایهگذاری موقت در داراییهای جاری مورداستفاده قرار میگیرد.
روشهای تأمین منابع مالی کوتاهمدت:
اعتبار تجاری: دریافت کالا و پرداخت وجه آن بافاصله زمان
وامهای بانکی: دریافت وجوه موردنیاز از بانکها
وامهای مؤسسات مالی تجاری: دریافت وجوه موردنیاز از مؤسسات مالی
صدور اسناد تجاری: اوراق بهادار قابلمبادله که توسط واحدهای اقتصادی به سایر واحدها، بانکها یا مؤسسات مالی فروخته میشود.
ابزارهای ویژه تأمین مالی بلندمدت
ابزارهای ویژه تأمین مالی تأمین مالی بلندمدت عبارت است از:
الف- سهام عادی: دارایی مالی است که بیانگر مالکیت در یک شرکت است
ب- سهام ممتاز: اوراق بهادار دارای سود ثابت و معین
ج- اوراق قرضه: اخذ وام در قبال صدور اوراق بهادار با نرخ بهره مشخص
د- اوراق مشارکت
ه- اوراق بهادار قابلتبدیل به اوراق مشارکت یا اوراق قرضه:
اوراقی است که سود معین دارد و صادرکننده اوراق قرضه متعهد میشود اصل پول و سود را در تاریخ معین پرداخت کند. این اوراق چند کوپن سود دارند که مثلاً هر سه ماه یکبار باید به بانک عامل مراجعه کرد و با تحویل آن بخشی از سود را دریافت کرد.
انواع روشهای تأمین مالی خارجی:
بحث تأمین منابع مالی موردنیاز پروژهها از مباحث اصلی انجام پروژهها است. در این میان موضوع جذب منابع مالی خارجی راهکاری موردتوجه برای تأمین مالی پروژههای با حجم مالی بالا هست. در کشوری مانند ایران که نیاز به ساختارهای زیر بنایی دارد، جذب منابع مالی خارجی امری بسیار ضروری است. آنچه به کشورها در جذب منابع خارجی کمک میکند وجود ثبات و امنیت در زمینههای اقتصادی، سیاسی، قوانین و مقررات و عوامل و زمینههای موردتوجه هر صنعت و کشور برای جذب منابع خارجی است. تأمین مالی میتواند در حالت کلی به دو شکل استقراض از بانکهای خارجی یا مؤسسات مالی بینالمللی یا به شکل سرمایهگذاری خارجی باشد. در ادامه روشهای مختلف تأمین مالی خارجی بررسی میشود.
روشهای قرضی (استقراضی):
در روشهای استقراضی کشور سرمایهپذیر وامی را از کشور یا موسسه وامدهنده دریافت میکند و مکلف است که در سررسیدهای مقرر اقساط را بپردازد. در این نوع روشها کشور یا موسسه وامدهنده هیچگونه ریسکی را نمیپذیرد و تمام ریسکها متوجه وامگیرنده است؛ روشهای قرضی که میتوان از آنها بهعنوان وام نام برد عمدتاً با تضمین بازپرداخت همراه میباشند وجه مشخصه این روشها آن است که بازپرداخت منابع مالی از سوی دولت یا بانکهای تجاری تضمین میشود؛ بهعبارتدیگر ریسک برگشت سرمایه متوجه سرمایهگذار یا تأمینکننده منابع مالی نیست و دریافتکننده منابع مالی ازطریق ضامن که همان دولت یا بانک تجاری است، ضمانتنامهای مبنی بر تعهد بازپرداخت منابع در سررسید یا تعهد جبران خسارت بر اثر قصور دریافتکننده منابع به تأمینکننده منابع مالی ارائه میکند. کلیه وامهای تضمینی خارجی، تسهیلات اعتباری و فاینانس و ... که توسط بانکهای بینالمللی، سازمانهای پولی و مالی غیر بانکی، بانک جهانی، بانکهای توسعهای و منطقهای مانند توسعه اسلامی، سایر مؤسسات مالی و حتی دولتها ایجاد میشود، در این طبقهبندی جای میگیرند. منابع مالی موضوع این طبقهبندی به خاطر تضمینی که بر آن مترتب است در تراز پرداختهای کشور بهعنوان بدهی دولت و سیستم بانکی تلقی میشوند.
فاینانس:
قراردادهای فاینانس بدین مفهوم هستند که یک بانک یا موسسه تجاری خارجی وامی را بهمنظور عملیات معینی به کشور و یا شرکت مشخصی پرداخت کرده و درواقع کنترلی روی هزینه کردن آن ندارد و بنابراین تعهدی نیز برای به ثمر نشستن طرح نداشته و در سررسیدهای تعیینشدهای اصلوفرع آن را از طرف قرارداد و یا بانک تضمینکننده قرارداد دریافت میکند.
روش فاینانس یک روش کوتاهمدت انتقال سرمایه به کشور است، زیرا پس از فرارسیدن موعد بازپرداخت وام، میبایست اصل سرمایه به همراه سود آن برگشت داده شود؛ بنابراین مهمترین شرط در دریافت وام ارزی، تخصیص آن به طرحهایی است که دارای توجیه اقتصادی بوده و نرخ بازگشت سرمایه معقولی را داشته باشند.
بهطورکلی دو روش شامل فاینانس خودگردان و غیر خودگردان برای تأمین مالی پروژهها مورداستفاده قرار میگیرد. در روش خودگردان، شرکت دریافتکننده اعتبار باید توانایی صدور کالا برای بازپرداخت اقساط تسهیلات بهصورت ارز را داشته باشد.
اما درروش فاینانس غیرخودگردان، سرمایه لازم برای اجرای پروژه اقتصادی مشخص، توسط موسسه اعتباری و یا بانک عامل خارجی تأمین میشود. مدت استفاده از منابع در این روش حدود 10 الی 12 سال است و نرخ بهره سالانه آنها برحسب شرایط اقتصادی و ریسک کشور تعیین میشود که حدود 1 الی 4 درصد بیشتر از نرخ بهره بینبانکی لندن (لایبور) است.
یوزانس:
یوزانس در اصطلاح سرمایهگذاری به معنی توافق بر پرداخت قیمت فناوری و تجهیزات دریافت شده در قبال ارائه برات مدتدار است. یکی از روشهای استقراض کوتاهمدت، یوز انس (ورود کالا و خدمات به شکل نسیه) است که معمولاً بازارهای پولی و مالی کشورهای صنعتی برای حمایت از فروش تولیدات کشور خود آن را تأمین یا تضمین میکنند و از بدترین نوع استقراض بهویژه برای استقراض در حجم زیاد بهحساب میآید.
زیرا زمان بازپرداخت این نوع از استقراضها بسیار کوتاهمدت بوده و معمولاً حتی در صورت تبدیل آنها به سرمایه تولیدی فرصت کافی برای به گردش درآمدن چرخه تولید همان سرمایه وجود ندارد و بنابراین کشور متعهد، مکلف است از سایر منابع مالی خود برای تأمین بازپرداخت وام اقدام کند که این امر موجب میشود که در کوتاهمدت منابع مالی کشور وامگیرنده بهشدت تحتفشار قرار گیرد.
معمولاً هزینههای مالی این نوع از استقراضها سنگین بوده و تأمینکننده این منابع تضمینهای کافی برای برگشت اصلوفرع را ازطریق دولتها مطالبه میکند.
خطوط اعتباری:
در این حالت دریافتکننده خط اعتباری بدون پرداخت هیچگونه پولی اجازه مییابد بهاندازه معینی از تولیدات یا خدمات اعطاکننده خط اعتباری استفاده کرده و مطابق توافقات قبلی اقدام به بازپرداخت آن کند.
وامهای بینالمللی:
این روش به برقراری مشروط و مشخص برای استفاده از وام و اعمال کنترل موسسه وامدهنده بر نحوه هزینه شدن وام در زمان اجرای پروژه برمیگردد. در اینگونه موارد میبایست مطالعات امکانسنجی الزام شده توسط وامدهنده به انجام رسیده و توجیه فنی و اقتصادی پروژه موردقبول وی قرار گیرد.
سایر روشها عبارتاند از:
BOT ساخت، بهرهبرداری، واگذاری
BOO ساخت، بهرهبرداری، مالکیت
BLT ساخت، اجاره، انتقال
BLO ساخت، اجاره، بهرهبرداری
DBOM طراحی، ساخت، بهرهبرداری، نگهداری
ROT احیاء، بهرهبرداری، انتقال
ROO احیا، بهرهبرداری، مالکیت
روشهای غیر قرضی (سرمایهگذاری):
در روشهای غیر قرضی برگشت اصل و سود از سوی سیستم بانکی و یا دولت تضمین نمیشود و ریسک برگشت سرمایه و منابع به عهده سرمایهگذار است. روشهای غیر قرضی همان روشهای سرمایهگذاری هستند. درروش سرمایهگذاری تأمینکننده منابع مالی (سرمایهگذار) با قبول ریسک ناشی از بهکارگیری منابع مالی در فعالیت یا طرح موردنظر، برگشت اصل و سود منابع سرمایهگذاری شده را از عملکرد اقتصادی طرح انتظار دارد.
تأمین مالی از هر منبعی و از هر روشی موجب بدهکار شدن شرکت به اعضای خارج از آن میشود. البته لازم است به این نکته توجه شود که بدهکار بودن تا نسبت مناسبی از سرمایه شرکت معمولاً یک مزیت برای آن شرکت محسوب میشود. هر چه میزان نرخ بازده موردنظر بدهکاران خارج از شرکت کمتر باشد٬ بدهی شرکت کمتر خواهد بود. برای اینکه این نرخ بازده در حد معقول و نه خیلی زیاد باشد ٬ صاحب سرمایه باید نسبت به برآورده شدن حداقل سود موردنظر خود مطمئن باشد. این سطح اطمینان بهعنوان ریسک شناخته میشود. هرچه ریسک شرکت کمتر باشد٬ نرخ بازده مورد انتظار وامدهنده یا سرمایهگذار کمتر میشود. در بهترین شرایط این نرخ 2 تا 3 درصد بیشتر از اوراق قرضه دولت در آن مقطع زمانی است. البته صندوقهای حمایتی و سرمایهگذاری ریسکپذیر با نرخهای پایینتر نیز اقدام به اعطای وام میکنند. برای مثال صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر با اعطای سرمایههای زمانبندیشده به فرد کارآفرین از او حمایت میکنند و در صورت شکست طرح تقاضای ضرر و زیان یا هزینههای انجامگرفته تا آن مقطع را نمیکنند. خوشبختانه در کشور ما این صندوقها در مراحل اولیه فعالیت خود هستند. لیست صندوقهای حمایتی و منابع مختلف تأمین مالی در بانک اطلاعاتی موجود است و حوزه کار آنها نیز معرفیشده است.